web 2.0

۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه

قطبی: از دفتر رهبری به فدراسیون نامه آمد و وظیفه من حضور در مراسم بود!

واقعا نمی‌دانم چکار کنم. مثلا زمانی که در پرسپولیس بودم وقتی می‌خواستم پیراهن آبی کمرنگ زیر کت و شلوارم بپوشم، همه می‌گفتند تو استقلالی هستی! حالا اگر سبز هم بپوشم مرا به جناح خاصی وصل می‌کنند. واقعا شورش را درآورده‌اند! (می‌خندد) من نه بلدم سیاسی حرف بزنم و نه علاقه‌مندم راجع به حکومت اظهار نظر کنم. من تنها به فوتبال فکر می‌کنم.
تمرین تیم ملی راس ساعت 7 بعد از ظهر با سوت سرمربی به پایان می‌رسد، تمرینی تقریبا سبک اما زیر آفتاب داغ کمپ که رمق بازیکنان کاملا کشیده شده و هر کدام سعی می‌کنند تا زودتر برای استراحت به اتاقشان بروند اما تنها آنکه نمی‌توان نشانی از خستگی را در چهره‌اش مشاهده کرد، کسی نیست جز افشین قطبی.

او در لابی هتل کنار علی کفاشیان درباره مسائل مختلف تیم در حال گفت‌وگو است که ما با میهمان‌نوازی اصغر حاجیلو و هم‌صحبتی با سرپرست صمیمی تیم ملی مواجه می‌شویم.

به نوشته وطن امروز؛ بعد از آن نوبت به افشین قطبی می‌رسد که با همان منش دوست‌داشتنی‌اش به گرمی از ما استقبال کند. بدون شک هر کسی که با او از نزدیک روبه‌رو می‌شود به این نکته پی می‌برد که افشین، شخص محترمی است و بی هیچ خودستایی برنامه‌هایش را برایتان تشریح می‌کند.

او از زمین و زمان حرف می‌زند، از اینکه هدفش رسیدن به سقف آسمان است، از اینکه می‌خواهد مثل ادیسون یا برادران رایت جهان را با نگرشش تغییر دهد.

نخستین سوال را با این موضوع شروع می‌کنم، خیلی‌ها اعتقاد دارند افشین قطبی بیش از اندازه خوش‌بین است، مثلا اینکه ایران باید قهرمان جام ملت‌ها بشود یا ... در این‌باره چه نظری دارید؟

من دوست دارم همیشه جزئیات را به دقت دنبال کنم، به خاطر همین است که برنامه‌ریزی دقیقی انجام دادم که به هدفم برسم اما تمام اینها مستلزم این است که ما فوتبال را حرفه‌ای‌تر بشناسیم، انرژی زیادی روی مدیریت، امکانات و جزئیات بگذاریم، اردوهای 5 تا 7 روزه برگزار کنیم و بازیکنان وظیفه‌شناس باشند، اگر این اتفاقات توأمان رخ دهد می‌توان گفت که به اهدافمان نزدیک می‌شویم... و قهرمانی آسیا با این پتانسیل‌ها دور از دسترس نیست.

خب، پس چرا با تیم‌هایی مثل بحرین بازی تدارکاتی می‌گذارید؟

به نظر من تیم‌های عربی می‌توانند پازل تاکتیکی ما را کامل کنند، اگر بخواهیم در جام ملت‌ها موفق شویم باید با ماکت بازی‌های سنگین آشنا شویم، فکر می‌کنم در وهله اول تیم‌های عربی بهترین گزینه برای محک روش‌های ما هستند.

اما در اینجا مساله‌ای وجود دارد، تیم‌های عربی هر وقت برابر ما بازی داشتند از تمام امکانات میزبانی مثل تماشاچی، داوری و ... استفاده کردند تا ایران را به دردسر بیندازند، حتی در دیدارهای تدارکاتی نیز شاهد همین مسائل بودیم، مثل بازی با بحرین و آن داوری مغرضانه...

در این موضوع که حریف از امکانات میزبانی برای پیروزی تیمش استفاده می‌کند شکی نیست، ولی نمی‌توان این مساله را توجیهی برای شکست یا بد بازی کردن قلمداد کرد، به‌طور مثال در بازی با بحرین ما 2 تا گل بد خوردیم، تمرکز نداشتیم، وقتی مهاجم توپ صددرصد را گل نمی‌کند... نه، من این موضوع را به‌طور کامل قبول نمی‌کنم، ما برای بازی با بحرین مشکلاتی غیر از این داشتیم!

مساله‌ای مثل خستگی بازیکنان یا بازی‌های لیگ؟

بله، دقیقا، به نکته خوبی اشاره کردید، ببینید، قبل از این دیدار بازیکنان به‌خاطر بازی در لیگ خسته بودند و از طرف دیگر با پرواز مستقیم به «ریفا» نرفتیم و ... تمام این مسائل دست به دست هم داد تا آن نتیجه افتضاح رقم بخورد.

البته این توجیه‌ها، حرف‌های کلیشه‌ای است، قبول ندارید؟

ببینید، متاسفانه ما برنامه‌ریزی خوبی نداریم، ساختار فوتبال حرفه‌ای را رعایت نمی‌کنیم، «ارگانیزیشین» (سازماندهی) استاندارد نداریم. به اعتقاد من، باید 2 تیم کنار هم فعالیت کنند.

یعنی چه؟

یعنی اینکه فدراسیون کنار تیم ملی، 2 تا تیم. ما هر زمانی که توی زمین هستیم یک بر صفر از رقیب عقبیم! فدراسیون باید طوری برنامه‌ریزی کند که مشکلاتی نظیر تاخیر در پرواز یا خستگی بازیکنان به خاطر بازی‌های لیگ به تیم ملی فشار وارد نکند و زمانی که برای یک دیدار آماده می‌شویم بازی صفر- صفر باشد، نه اینکه بعضی از مشکلات مدیریتی «مثل گل به خودی» عمل کند.

شما با اینکه از این مسائل در فوتبال ایران خبر داشتید باز هم عهده‌دار این مسؤولیت شدید.

خوب می‌دانم که در حال حاضر فوتبال کشور در حال دست و پنجه نرم کردن با سخت‌ترین شرایط است و چون من روحیه سخت‌پذیری دارم خوشحالم که می‌توانم با این اوضاع به کارم ادامه دهم. می خواهم این حرفم را باور کنید که اکنون سخت ترین دوران فوتبال ملی ما است. باید با هم از این شرایط عبور کنیم.

پس به‌خاطر همین است که قول قهرمانی دادید؟

قول نه! افشین قطبی هدف قهرمانی دارد، من همیشه هدف‌های طولانی و کوتاه‌مدت داشته‌ام. اعتقاد دارم شکست پلی برای پیروزی است و کار کردن در شرایط دشوار شما را کمک می‌کند تا نقاط ضعف و قوتتان را بهتر بشناسید. وقتی این اتفاق افتاد، آن وقت می‌توانید به هدف اصلی که همان قهرمانی است، برسید.

با این حساب شما خوب می‌دانید که برای رسیدن به این هدف باید رابطه خوبی با مربیان باشگاه‌ها برقرار کنید، تعامل‌تان با آنها چگونه است؟

دقیقا به نکته خوبی اشاره کردید، آنها (مربیان باشگاه‌ها) باید فضای مثبتی را در تیم‌هایشان ایجاد کنند. تمرینات مدرن و تاکتیکال و هر علم به روزی که این روزها ما را به سمت حرفه‌ای شدن پیش می‌برد، باید مورد استفاده مربیان باشگاهی قرار بگیرد. اگر این مسائل با هم پیش برود شرایط خوبی را در تیم ملی مشاهده می‌کنیم. از طرف دیگر من از دیدگاه‌های متفاوت و نظرات آنها استقبال می‌کنم. آدم باید در فوتبال «پوست‌کلفت» باشد و هر انتقادی را درک کند، البته نمی‌شود همه را خوشحال و کل حرف‌ها را گوش کرد ولی من یاد گرفتم به دیگران احترام بگذارم.

من دیگر در فوتبال ایران پوست کلفت شده ام.همیشه انتقادات مثبت را پذیرفته‌ام، ببینید اگر شما انگشتان را جلوی صورت بگیرید و چشم‌ چپ و راستتان را به نوبت باز و بسته کنید می‌بینید که انگشتان حرکت می‌کنند، فوتبال هم به همین شکل است هر کسی از زاویه خودش به بازی نگاه می‌کند و می‌تواند اشتباهات شما را بخوبی گوشزد کند و همین موضوع سبب می‌شود به کل جوانب اشراف داشته باشید.

اما پرداختن به همه نظرات کمی گیج‌کننده است ما حتی تماشاگرانمان هم نظرات کارشناسی دارند. به نظر من مربی باید توجهش را بیشتر به تفکرات خودش معطوف کند، این‌طور نیست؟

بله، ولی عشق فوتبال در قلب مردم ایران جا دارد، آنها هم حق دارند درباره تیم ملی کشورشان ابراز عقیده کنند. فوتبال برای همه ما است. من حتی اگر از هواداران عقیده مثبتی بشنوم سعی می‌کنم یاد بگیرم چون همیشه شاگرد زندگی و فوتبال هستم و تا آخرین لحظه دوست دارم در حال یاد گرفتن باشم.

با تمام این تفاصیل باید قبول کنیم شما ریسک بزرگی را در کار حرفه‌ای‌تان پذیرفتید.

من ریسک کردن را دوست دارم. به خاطر اینکه هنوز کارم تمام نشده. ببینید من به این موضوع اعتقاد دارم که چیزی در جهان هست که در زمان و مکان مناسب تنها از عهده شما برمی‌آید، بعضی وقت‌ها انسان‌ها در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که باید آن کار را انجام دهند. فکر می‌کنم در این زمان افشین قطبی و فوتبال ایران باید در کنار هم باشند تا آن اتفاق مثبت بیفتد. من اینجا هستم تا تغییرات اساسی ایجاد کنم و سعی کرده‌ام هر چه بلدم و هر تجربه‌ای که دارم در خدمت فوتبال کشورم قرار دهم مثلا آرسن ونگر در آرسنال انقلابی به وجود آورده یا ژوزه مورینیو تغییرات روانشناسانه‌ای را پایه‌گذاری کرد و حالا نوبت من است در کشورم به وظیفه اصلی‌ام عمل کنم. این حرف بدان معناست که هیچکس به غیر از افشین قطبی نمی‌تواند این تغییرات را ایجاد کند، به خاطر ایرانی بودنم دلسوزم و به همین دلیل می‌توانم اثر مثبتی بر جای بگذارم.

یک سوال کاملا متفاوت... اینکه شما گفته بودید روزی کاپ جام جهانی را بالای سر می‌بری کمی بلندپروازی نیست؟ آیا درباره واکنش‌های نسبت به این حرف فکر کردید؟

(با همان استیل خاصش لبخند می‌زند.) وقتی عراق قهرمان آسیا شد، هیچکس فکرش را هم نمی‌کرد، وقتی کره‌جنوبی می‌توانست یک پای فینال باشد... یا کسی که روی کره ماه راه رفت همه به حرف‌هایش می‌خندیدند. خیلی‌ها باور نمی‌کردند پرسپولیس قهرمان بشود، من همیشه آدم خوش‌بینی بوده‌ام یعنی همان حرف شما در اول صحبت‌مان و عقیده‌ای دارم که می‌گوید وقتی هدفت را رسیدن به آسمان می‌گذاری، یعنی سقف آسمان هدف می‌شود، ممکن است چند متر کم بیاوری ولی چند تا از ستاره‌ها را می‌توانی به دست بیاوری. وقتی من پس از 30 سال برمی‌گردم ایران و در مدت زمان 6‌ماه تیمی را قهرمان می‌کنم به این معناست که غیرممکن وجود ندارد.

من همیشه بزرگ فکر کرده‌ام و همین مساله را به بازیکنان انتقال می‌دهم. برای رسیدن به قهرمانی در جهان بازیکنان نیز باید بزرگ فکر کنند. حالا من یک سوال از شما دارم (انگار جریان گفت‌وگو عوض می‌شود!) آیا ما به اندازه کافی سرمایه و امکانات داریم که این تیم بتواند به سقف خودش برسد؟

شاید قبل از برادران رایت خیلی‌ها می‌خواستند پرواز کنند، خیلی‌ها تلاش کردند ولی در آخر این شانس نصیب برادران رایت شد. در فوتبال هم باید کسی پیدا شود که این کار را انجام دهد. ایران همیشه بهترین دکترها، پروفسورها و... را داشته است چرا نباید این افتخار در فوتبال نصیبمان شود پس می‌شود به بالاترین نقطه هم رسید، ما پتانسیل بالایی داریم ولی اول باید خودمان را باور کنیم و به یکدیگر اعتماد داشته باشیم.

فراموش نکنید وقتی ادیسون می خواست برق را اختراع کند مردم به او می خندیدند. باید بزرگ فکر کنیم من هم همیشه بزرگ فکر می کنم.

اما همه از این نظریه شما پیروی نمی‌کنند.

ببینید مردم ایران واقعا خیلی بهتر از آنی هستند که فکر می‌کنند. البته در اینجا مشکل بزرگی وجود دارد، ما اعتماد به نفس بالایی نداریم و همدیگر را بسختی قبول می‌کنیم. البته دلیل این موضوع پراکندگی ایرانی‌هاست. ما جمعیت 70 میلیونی در کشورمان داریم و تعداد زیادی هم مقیم خارج از کشور هستند چون همه ما با هدف‌های مختلف حرکت می‌کنیم به نتیجه مطلوب نمی‌رسیم. اگر تمام نیروها متمرکز شوند آن زمان دیگر هیچ هدفی دست‌نیافتنی نیست. مثلا همین کشور بحرین با 800 هزار نفر جمعیت، فوتبالش به مرحله پلی آف می‌رسد!

حالا با این شرایط این موضوع چطور باید در فوتبال ما رعایت شود؟

با انقلاب!

چه انقلابی؟

انقلابی که باید از داخل فدراسیون شروع شود و ما نیازمند انقلاب در فدراسیون هستیم.

نقش شما چه می‌شود؟

من این مساله را از خودم شروع کردم، همیشه سعی کردم به دیگران احترام بگذارم. همین مساله سبب شد دیگران نیز به من احترام بگذارند. مثلا برای من فرقی نمی‌کند که طرف مقابلم آشپز تیم ملی باشد یا کسی که در تدارکات زحمت می‌کشد. این احترام همان شرایط اعتماد کردن را فراهم می‌کند.

این احترام‌ها، اعتمادها و... به محبوبیت ختم می‌شود، فکر می‌کنید هنوز در اذهان عمومی محبوبیت سابق را دارید؟

من هیچ‌وقت دنبال محبوبیت نبودم! چون محبوبیت در ایران دردسرساز می‌شود.

اقشار مختلف در مراسم تنفیذ حضور داشتند ، اما برای برخی شرکت شما غیر منتظره بود.
باید خیلی واضح صحبت کنم، من همیشه به سلسله مراتب اعتقاد دارم. وقتی از دفتر رهبری به فدراسیون فوتبال نامه می‌فرستند و برای این مراسم (تنفیذ ریاست‌جمهوری) دعوت می‌کنند باید در آنجا شرکت کنیم و به نظر من وظیفه سرمربی تیم ملی است در آنجا حضور داشته باشد و اگر کسی این مسائل را سیاسی می‌کند به من مربوط نیست. باور کنید همه چیز در ایران بی‌جهت رنگ سیاسی گرفته. در اینجا یک بچه 6 ساله حرف‌هایی را می‌زند که در پارلمان‌های اروپایی هم زده نمی‌شود!
و بدون شک شما هم بی‌‌نصیب نماندید.

واقعا نمی‌دانم چکار کنم. مثلا زمانی که در پرسپولیس بودم وقتی می‌خواستم پیراهن آبی کمرنگ زیر کت و شلوارم بپوشم، همه می‌گفتند تو استقلالی هستی! حالا اگر سبز هم بپوشم مرا به جناح خاصی وصل می‌کنند. واقعا شورش را درآورده‌اند! (می‌خندد) من نه بلدم سیاسی حرف بزنم و نه علاقه‌مندم راجع به حکومت اظهار نظر کنم. من تنها به فوتبال فکر می‌کنم.

خیلی‌ها قصد تخریب شما را داشتند.

بله، فضاهای بیمار اینترنتی با سیاست‌های خاص‌شان می‌خواهند فوتبال ایران و افشین قطبی را خراب کنند و من واقعا نمی‌دانم هدفشان از این کارها چیست؟!

0 comments:

ارسال یک نظر